روزهای زندگی

روز نوشت های یک عدد دختر زمستونیِ عاشق بهار...

روزهای زندگی

روز نوشت های یک عدد دختر زمستونیِ عاشق بهار...

‏وَالْعَصْرِ
إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِی خُسْرٍ
إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَات وَتَواصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ
.
.
یَا أَیُّهَا الْعَزِیزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُزْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْکَیْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَیْنَا
.
.
✔ اگه دوست داشتید اینجارو بخونید :)
✔✔ اگه رمزو خواستید پیام بدید، در خدمتم :)

به حرفای دیروزمون با زهرا فکر می کنم...
به دغدغه ها و آرزوهامون، به شلوغی ذهن و توقع بالامون، به موانع پیش رومون...
به اینکه هیچ وقت فکر نمی کردم تو شبای ماه رمضون ارک دختری رو پیدا کنم که انقدر شبیه خودم باشه.
کارای عقب افتاده مو انجام میدم و همزمان میرم سراغ کتابخونه.
فکر می کنم کدوم کتابو خودم بخونم؟ کدومش رو این هفته ببرم برای خانم میم؟
فیلسوف بشم چه دردی رو دوا می کنه؟ 
امسال برم نمایشگاه کتاب یا نرم؟
کی برم دنبال درست کردن زانوم؟
برنامه های تابستون موسسه رو چجوری بچینم که به کارای خودمم برسم؟
برای ماه رمضون ساعت خوابمو چجوری تنظیم کنم که هم به موسسه برسم، هم به کارای خودم، هم به شب نشینی های ارک و هم از پا نیفتم مثل پارسال؟
یادم باشه برا ماه رمضون فلان قرص ویتامینو بخرم.
دو دوتا چارتا می کنم که با این وضع دلار می تونم وسایل نقاشی رو بخرم و تابستون برم کلاس؟
فکر می کنم حالا که یه ساله بی کارگاه شدیم، یه تخته پیشکار بخرم و گوشه ی اتاق یه ملحفه بندازم و تابلوهامو یواش یواش کامل کنم. 
به این که می تونم تابستون جایی رو پیدا کنم که معرق رو به بچه ها یاد بدم؟
...
مامان امروز یکم حال نداره و تو آشپزخونه مشغول آشپزیه.
وسط فکر کردن برای فیلسوف شدن و بهتر نوشتن فکرام و استاد معرق شدن و تمرین عربی کردن و شروع نقاشی و کتابخونی و ...، فکر می کنم برم ببینم کاری داره براش انجام بدم؟
میرم آشپزخونه و می پرسم کاری هست که براش انجام بدم؟
میگه برو به گل ها آب بده.
به همین سادگی...
  • ۹۸/۰۲/۰۶
  • خانوم فاف

نظرات  (۵)

یه خرده از اون حرفا و موانع مطلعمون کنین.
کم پیدایین.
فیلسوف و زبان جدید بد نیس منتها حوصله میخواد.
پاسخ:
حرفا تو این مایه ها بود که پر شدیم از حس بیهودگی...
به راه و روش آدمای اطرافم نگاه می کنم تا ببینم این وسط کاری هست که منم راضی کنه؟ ولی اون راه و روش ها هم راه من نیست.
هیچی راضیم نمی کنه... حس گم شدن و دور خودم چرخیدن دارم.
الکی دور خودمو شلوغ کردم و به هیچی نمیرسم
خیلی تجربه ها رو دوست دارم داشته باشم که دلم حمایت می خواد. حالا اگه حمایت نبود حداقل جلومو نگیرن و از این قسم چیزا!!
هم حوصله می خواد هم وقت.
آقا چان،من اعتراض دارم!
پاسخ:
به چی؟
ولی از الان بگم که وارد نیستااا😎😎
به حذف لینک بلاگم اعتراض دارم.
پاسخ:
وارد نی😂
شماها افسردگی دارین.
پاسخ:
خودت افسردگی داری😒😒😒😒
یه پسر هیچ وقت درک نمی کنه ما دخترا چی میگیم.😩😩
آدما باید ضعف خودشون رو بپذیدن،شماها افسردگی دارین باید باهاش کنار بیاین مثلا من خودم چندوقت پیش سرما خوردم و باهاش کنار اومدم(یاد بگیرین!)!
پاسخ:
تو خوبی😒

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">