روزهای زندگی

روز نوشت های یک عدد دختر زمستونیِ عاشق بهار...

روزهای زندگی

روز نوشت های یک عدد دختر زمستونیِ عاشق بهار...

‏وَالْعَصْرِ
إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِی خُسْرٍ
إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَات وَتَواصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ
.
.
یَا أَیُّهَا الْعَزِیزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُزْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْکَیْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَیْنَا
.
.
✔ اگه دوست داشتید اینجارو بخونید :)
✔✔ اگه رمزو خواستید پیام بدید، در خدمتم :)

۱ مطلب در مرداد ۱۳۹۷ ثبت شده است

دیشب جایی دعوت بودیم که اصلن دوست نداشتم برم و در آخرین لحظات فقط به خاطر یه نفر تو اون جمع حاضر شدم و رفتم.
دلم نمی خواست بهش بی احترامی کنم یا یه وقت ازم ناراحت بشه.
آخر شب موقع خداحافظی همون یه نفر بدون اینکه بدونه فقط به خاطر خودش رفتم، بهم گفت وقتی می بینمت خوشحال میشم.
همین...

  • خانوم فاف