روزهای زندگی

روز نوشت های یک عدد دختر زمستونیِ عاشق بهار...

روزهای زندگی

روز نوشت های یک عدد دختر زمستونیِ عاشق بهار...

‏وَالْعَصْرِ
إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِی خُسْرٍ
إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَات وَتَواصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ
.
.
یَا أَیُّهَا الْعَزِیزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُزْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْکَیْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَیْنَا
.
.
✔ اگه دوست داشتید اینجارو بخونید :)
✔✔ اگه رمزو خواستید پیام بدید، در خدمتم :)

اینجا، بهشت

جمعه, ۲۲ مرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۳۵ ب.ظ

ظهر بعد از حدود سی ساعت یه ساعت و اندی خوابیدم.

سی ساعت برا من خیلی زیاده ها.😎

دیروز مشغول انجام کارای سفر بودم... شب هم ساعت دو راه افتادیم.

تو مسیر هم با اینکه به شدت خوابم میومد ولی مقاوت کردم. چون فقط دلم می خواست به جاده نگاه کنم.

تو این 53 روزی که منتظر بودم امروز برسه همش به خودم می گفتم اووووه آدم از دو دیقه بعدش هم خبر نداره... از کجا معلوم که من به مقصد برسم. تو جاده هم همش نگاه می کردم بیینم بالاخره کی تموم میشه. بالاخره رسیدم.

+ مرسی امام رضا جانم که امسال هم منو اوردین اینجا.

++ با همه ی شلوغی، ولی جای همه ی اونایی که دلشون اینجاست خیلی خالیه. جدی میگم.

++ فعلن همین... برم یکم بخوابم. مغزم خسته س.

:)


  • ۹۵/۰۵/۲۲
  • خانوم فاف

نظرات  (۳)

جای من که خیلی خالیه😐
التماس دعا😊خوش بگذره😉
پاسخ:
اوهوم... جات خیلی خالیه😔
قرار شد من دعا نکنم دیگه😂😂
مچکرم🌼🌼
خب پس دونات بیار 😉😂
پاسخ:
اشترودل میارم برات😆😆
چه بی خبر مشدی؟
:)
قبول باشه و سالاتون بی مشهدِ امام رضا(ع) مباد! 
با ماشین رفتین؟!
:|
طیاره نبود مگه؟!اول اینکه چطوری از 53 روز قبل میدونستین قراره برین مشد؟دوم اینکه با این مشد رفتنِ برنامه ریزی شده تون چرا زودتر واس طیاره اقدام نکردین؟!
دعا بفرمایین ما رو!شدید!حاج آقا رو خصوصا!واس منم جدا از بقیه دو رکعت نماز تپل بخونین!نمازه رو نخونین،منم میرم مشد دیگه واس شما نمیخونما!😐
پاسخ:
انقد که نمی دونم یه اتفاق چقد ممکنه که انجام بشه.
تمام زندگیم شده همین متاسفانه. به خاطر همین خیلی کم پیش میاد از اتفاقی که هنوز انجام نشده حرفی بزنم... حتی سفر. فک کنم خیلی اخلاق بدی باشه.😐
ممنونم و همچنین برای شما
بله
:)
طیاره بود... می دونستیم چون جا رزرو کرده بودیم. بعد اینکه مشهد تنها مقصد سفر نبود و قرار بود جاهای دیگه هم بریم. بعد اینکه حاجی مارو از گیر نیاوردن بیلیت طیاره نترسون... من خودم تو طیاره به دنیا اومدم😎 در آخر و البته مهمترین نکته اینه که بیلیت طیاره گرونه... چه کاریه وقتی ماشین هست با طیاره بریم؟😂😂
دعاشون کردم اگه قابل بوده باشم.
نمازم خوندم.
منو تهدید کردی؟😒😒

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">