هدیه ی فرهنگی
مدیر می خوان برای روز معلم کتاب بخرن.
پارسالم همین کارو کردن، یهویی و بی هماهنگی با ما :|
امسالم دقیقن همون برنامه داشت اجرا میشد که من صبح فهمیدم.😎
همکار میگن گل بخریم و مدیر مخالفند. منم کلن حال ندارم خودمو وسط مخالفتا بندازم. فقط اگه لازم باشه پیشنهادات و انتقاداتو منتقل می کنم.
صبح که داشتم با مدیر تلفنی حرف می زدم. گفتن کتابای پیشنهادی تو بگو.
منم کتابای پیشنهادی مو فرستادم. با این پیش فرض که حداقل اگر برا سایر اساتید پیشنهادم قبول نشد، اگر خواستن برای منم کتاب بخرن، شاید برای من از لیست خودم انتخاب کنن. کلن تیری در تاریکی رها کردم رفت.
...
وقتی داشتم از لیستم، کتابایی که فکر می کردم مناسبند رو انتخاب می کردم، رسیدم به کتاب "نقاشی قهوه خانه ای".
تو گوگل سرچ کردم ببینم قیمتش چنده و برا مدیر بفرستم که دیدم 97 هزار تومن ناقابله. کلن از پیشنهاد دادنش پشیمون شدم.
برا این یکی باید گلریزون بگیرم تا بتونم بخرمش😐
...
از خدا که پنهون نیست، از شما چه پنهون سه تا از کتابایی که فرستادمو مطمئنم مدیر باهاشون مخالفه، ولی فقط به نیت این که شاید برام بخرن فرستادم😆
اینا:
من در رقه بودم خاطرات محمد الفاهم عضو جدا شده داعش
به من گفتند تنها بیا (پشت خطوط داعش)
با رمان شیفتگی ها از خابیر ماریاس
- ۹۸/۰۲/۰۹