اربعین (قسمت ششم ... نجف)
شنبه, ۶ آذر ۱۳۹۵، ۱۱:۵۱ ق.ظ
تقربین ساعت 10 و نیم به وقت عراق بود که رسیدیم نجف. تا کارامونو درست کنیم و ماشین گیر بیاریم یکم طول کشید.
ماشین گرفتیم به سمت حرم و امیدوار بودیم همون اطراف یه جا پیدا کنیم که شب بخوابیم.
راننده ای که ما رو می رسوند مقداری اهل دل بود و تا ما سوار شدیم برامون از مداحی های خودشون گذاشت.
خیلی خوب بودهااا... فقط مشکلش این بود که ما نمی دونستیم با مداحی های اینا باید چه فازی بگیریم.
مدت زمان: 30 ثانیه
هر چی به حرم نزدیک تر میشدیم تعداد جمعیت و دسته های سینه زنی بیشتر میشد.
ما سلام دادیم و به سمت صحن فاطمة الزهرا رفتیم.
قبل سفر شنیده بودیم که این صحن رو برای اقامت زائرای اربعین آماده کردن.
من و دخترعمه یه گوشه ی دنج تو قسمت خانوما پیدا کردیم و از بابام خداحافظی کردیم.
دیدن این صحنه که یه عالمه آدم کنار هم خوابیده باشن واقعن جالب بود. ساعت 2 نصفه شب بود که از روی یه عالمه آدم خواب پریدیم تا یه جا پیدا کنیم و بخوابیم.
موقع خواب داشتم به این فکر می کردم که حتا یه بارم از ذهنم نگذشته بود که یه شب تو صحن حرم امیرالمونین بخوابم.
قرار بود چهارشنبه رو نجف بمونیم و پنج شنبه صبح به سمت کربلا حرکت کنیم.
- ۹۵/۰۹/۰۶