روزهای زندگی

روز نوشت های یک عدد دختر زمستونیِ عاشق بهار...

روزهای زندگی

روز نوشت های یک عدد دختر زمستونیِ عاشق بهار...

‏وَالْعَصْرِ
إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِی خُسْرٍ
إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَات وَتَواصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ
.
.
یَا أَیُّهَا الْعَزِیزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُزْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْکَیْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَیْنَا
.
.
✔ اگه دوست داشتید اینجارو بخونید :)
✔✔ اگه رمزو خواستید پیام بدید، در خدمتم :)

باهوش کی بودم من؟

دوشنبه, ۹ مرداد ۱۳۹۶، ۱۰:۰۷ ق.ظ

دیشب خواب میدیدم که سه روز یه مراسم مذهبی خاصیه، که من روز اول رفتم مشهد و شب برگشتم..با هواپیما.

روز دوم با ماشین رفتم مشهد و داشتم فکر می کردم با چی برگردم و فردا هم بیام یا نه که از خواب بیدار شدم.

نکته ش اینه که مسیر یه جوری ام بود که انگار از خونه دارم میرم سمت امام زاده علی اکبر چیذر. :|

بعد همه هم تعجب می کردن که من چه همتی دارم و هر روز میرم مشهد.

الان که بیدار شدم دارم فکر می کنم من چرا سه روز اونجا نموندم خب؟

بعد بقیه چرا از همتم تعجب می کردن. چرا از میزان زیاد خنگ بودنم تعجب نمی کردن؟!!!


  • ۹۶/۰۵/۰۹
  • خانوم فاف

نظرات  (۳)

ان شاالله خیره :)
پاسخ:
انشاءالله :)
تعبیرش اینه سه بار باید تو مشهد بریم فست فود😂😆یه بار با تپسی بریم بالاشهر، یه بار با پا نزدیک حرم، یه بار دیگشم که از خواب بیدار شدی😆😆
پاسخ:
تو باید معبر میشدی 😂😂😂😂😂
سلام و رحمت
نه چون شما پیاده میرین کربلا پس کسی ازتون در مورد سختی برای زیارت نمیپرسه.
احوالتون چطوره؟
پاسخ:
سلاملکم. من خوبم. احوال شما؟
 خیلی نبودی ها. خیلی نبودنت محسوس بود.
اومدم برات کامنت بذارم دیدم خودت اومدی. :)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">